چاونیوز: ۱۴سال از نبود بهاالدین ادب از موسسان جبهه متحد کورد و نماینده دو دوره سنندج و کامیاران و دیواندره در مجلس شورای اسلامی می گذرد اما اسم و رسم او همچنان در سپهر سیاست خودنمایی می کند.پرسش اینجاست که چرا نام ادب هنوز زنده است و سایه اش بر سایر نمایندگان پیش و پس از خود سنگینی می کند.
▫️بهاالدین ادب هر چند از دنده ی محافظه کاری برخاست و ردای سیاست بر تن کرد اما دیری نپایید که در آغوش ناسیونالیسم کوردی آرام گرفت.تکنوکراتی که مشق سیاست را از محافظه کاران آن دوران آموخت اما بعدها پدر خوانده ی نسلی نو از فعالان سیاسی کورد شد که ” کوردایه تی” هویت و آرمان شان بود.اینگونه بود که جبهه متحد کورد را با همراهی و همفکری شماری از چهره های سیاسی و فرهنگی پایه گذاری کرد.جبهه ای که در یک سر آن تکنوکرات هایی بودند که تازه مشق سیاست می کردند و آن سر دیگر جبهه،پیران سرد و گرم چشیده های میدان سیاست بودند که از در ائتلاف با نسل نو که سودای دیگر داشتند درآمده بودند.جبهه زیر سایه نام ” ادب” بود و هر جا از جبهه حرف و حدیثی در میان بود نام او بود وبس.هر چند دیگر پایه گذران این جبهه در تکاپوی هویتی مستقل و جدا بودند اما با مرگ ” ادب” این مساله به حاشیه رفت و جبهه متحد کورد از آن سال های پس از ادب با فراز و فرودهایی به فعالیت خود ادامه داده است.
▫️بهاالدین ادب موافقان و مخالفان پرو پا قرصی دارد.اما هر چه که هست او شاقول نمایندگی و یک پارلمانتار باپرستیژ در روزگار خویش بود.تمکنمالی و نمایندگی مردم را داشتن به ” ادب” وجه دیگری بخشیده بود که متفاوت از هم قطاران خود بود.آنچه که از ” ادب” به یادگار مانده است مواضع و سخنان او در باب مطالبات و خواست های مردم بود که رنگ و بوی کوردستانی هم داشت.انسجام بخشی به نمایندگان کورد در مجلس در قالب فراکسیوننمایندگان کورد از دیگر تلاش های او بود که توانست در حد و توان خود وزن و تاثیر قابل توجهی در معادلات درون پارلمانی داشته باشد.بهاالدین ادب می خواست معمار متحد کردن کوردها فارغ از مذهب و عقیده های آنان باشد.طرحی که با مرگ نابهنگام اش ناکام ماند.ادب اگر زنده می ماند ” صلاح الدین دمیرتاش” کوردهای ایران می شد اما وقت تنگ بود و رفت.