چاونیوز: «ابوبکر عبداللهپور»، پدر «هدایت عبداللهپور» میگوید روز پنجشنبه ۲۲ خرداد شعبه نهم اجرای احکام دادگاه انقلاب ارومیه به او گفته که فرزندش حدود بیست روز پیش اعدام شده و در جای نامعلومی به خاک سپرده شده است.
بە گزارش چاونیوز بە نقل از ایران وایر، هدایت عبداللهپور به ظن حضور در درگیری خونینی که مابین پیشمرگههای حزب دمکرات با نیروهای سپاه پاسداران در منطقه اشنویه رخ داد، بازداشت شد. این درگیری در روز بیست و ششم خرداد ۱۳۹۵ در منطقه «قره سقل» رخ داد. تلاشهای خانواده هدایت برای اثبات بیگناهی و عدم حضور او در این درگیری موثر نبود و حالا به پدر او خبر دادهاند که هدایت مخفیانه اعدام شده است.
دو روز پیش از دریافت این خبر، از سوی دادستانی اشنویه با ابوبکر عبداللهپور تماس میگیرند و از او میخواهند به دفتر اجرای احکام ارومیه مراجعه کند. «وقتی به دفتر اجرای احکام رفتم بعد از مدتی انتظار گفتند برو فردا بیا. روز بعد بازهم مراجعه کردم و آنجا بود که به من گفتند فرزندم اعدام شده است. من گفتم فیلم یا عکسی به من نشان بدهید که حرف شما را تایید کند. پرسیدم چطور ممکن است بدون ملاقات و اطلاع به وکیل و خانواده چنین کاری انجام بدهند؟ گفت چون مورد پسر تو امنیتی بوده، بههرحال بیسروصدا حکمش اجرا شده است.»
ابوبکر عبداللهپور هنوز هم نمیتواند صددرصد مطمئن باشد که پسرش اعدام شده یا نشده است. چون هیچ دلیل و مدرک یا ابلاغیه رسمی در این مورد دریافت نکرده است.
او در مواجه با مردم و آنهایی که برای ذکر تسلیت به درب خانهاش مراجعه میکنند احساس سردرگمی میکند: «مردم آن حوالی برای عرض تسلیت، فاتحهخوانی و اظهار همدردی به درب منزل ما مراجعه میکنند و من واقعا درماندهام که چطور با مردم مواجه بشوم؟ اینکه واقعا پسرم اعدام شده است؟ یا دارند مرا مسخره میکنند و قصد اذیتم را دارند؟ با اینکه این جمله را مستقیم به من گفتند اما هیچ مدرک مستدلی یا برگهای و نشانهای هم در این مورد به من ندادند. اگر دروغ باشد متوجه نمیشوم هدفشان از این مردمآزاری چیست و اگر هم واقعا اعدام کردهاند چرا حق آخرین دیدار را از ما گرفتند؟»
او خدا را شاهد میگیرد که پسرش در جریان درگیری مسلحانه کاملا بیگناه بوده: «برای هدایت پروندهسازی کردند. خانه ما با ساختمان سپاه پاسداران اشنویه فقط ۱۵ متر فاصله دارد، پسر من همان حوالی مغازه داشت و ترموستات و دلکوی ماشین تعمیر میکرد. یک شب قبل از درگیری یک نفر به پسرم زنگ میزند و به او میگوید به کمکش احتیاج دارد چون ماشینش خراب شده و نیاز به تعمیرکار دارد. او را به این بهانه از خانه بیرون برده و با خودشان همراه میکنند اما من کاملا مطلع هستم که پسرم نه اسلحه داشت و نه قصد درگیری و نه اساسا چنین شخصیتی بود. صبح فردا ساعت شش بود که او به خانه برگشت و در زمان درگیری مسلحانه در محل مغازهاش حضور داشت. حتی مردم اشنویه، امامجمعه، بزرگان آن حوالی و مردم محله استشهادیه امضا و تایید کردند که هدایت در زمان درگیری در مغازهاش حضور داشته اما با همه اینها به اصرار سپاه برای پسرم پروندهسازی کردند.»